نازنین زینب نازنین زینب ، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

نی نی کوچولوی من و باباش

قلب نی نی کوچولو

سلام عزیزم...... سلام فرشته کوچولوی من..... سلام قشنگم.....    خانم دکتر ماه پیش بهم ١٧ آبان وقت داد ولی من نمی تونستم تا اون روز صبر کنم و زنگ زدم و برای دیروز وقت گرفتم (یعنی ١٤ آبان ) -این یک ماه خیلی حالم بد بود -البته از نظر روحی - فکر میکردم اگه تو نباشی و قلب کوچولوت تشکیل نشه من باید چیکار کنم * ولی دیگه همه چیزو سپردم به خدا دیروز رفتم پیش خانم دکتر - وقتی میخواست سونو رو انجام بده خیلی استرس داشتم تا اینکه خانم دکتر گفت ببین اینم جوجوی شما -وای باورم نمی شد- بعد قلبش میخواست نشونم بده خیلی خوشحالم بودم یعنی اصلا تو پوست خودم نمی گنجیدم خانم دکتر گفت که خیلی خوب رشد کرده و مشکلی نیست البته گفت یکم جفت اومده...
15 آبان 1390

با من بمون

سلام نی نی کوچولوی عزیز من چند روزی هست که حالم بهتر شده ولی یکم برای تو دلم شور میزنه - قول بده که تا آخر نه ماه با من بمونی   **** بازم باید صبر کنم.........   ...
1 آبان 1390

بدون عنوان

سلام نی نی کوچوکو امیدوارم که حالت خوب باشه - من که حالم تعریفی نداره - تو اداره زیاد میشینم و کمرم یکم درد میگیره - ولی برام مهم نیست و سلامتی تو برام مهمه خانم دکتر بهم گفته که 17 آبان برم پیشش ( فردای عید قربان میشه ) از خدا میخوام که مثل دفعه قبل حالت خوب باشه و همچی نرمال باشه   ...
25 مهر 1390

مهمون کوچوکو

سلام مهمون کوچولو من و بابایی تازه دیروز فهمیدیم که یه مهمون کوچولوی تو راهی داریم که الان اومده تو دل مامانیش خوابیده - من و بابایی خیلی خوشحالیم و هنوز تو شوک هستیم - می دونی چرا ؟ چون ما تو ماهی که اصلا فکرش هم نمی کردیم صاحب نی نی شدیم - خدا رو صد هزار مرتبه شکر -   ...
20 مهر 1390